كدخبر: ۱۷۱۴۷
تاريخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۷

 نظام لائيسته در جمهوري آذربايجان و اقليت‌هاي مذهبي
نويسنده: زهرا شريفي // ايراس: با وجود اينكه مردم جمهوري آذربايجان در فراز و فرودهاي مختلف تاريخ خود، در حفظ دين و اعتقادات ديني خود موفق بوده‌اند، اما روندهاي اجتماعي و به ويژه نظام‌ سياسي در اين كشور زير تأثير برخي تحولات از جمله زندگي زير سطة تزارها و كمونيست‌ها قرار گرفته است. با اين وجود، ريشه‌هاي عميق دینگرایی شیعی در این کشور مي‌تواند با محور قرار گرفتن به عنوان مهم‌ترين عنصر هويت‌يابي، مانع از تأثيرگذاري بيشتر دين‌ها و فرقه‌هاي ديگري بر جامعة اين كشور شود كه طي سال‌هاي اخير به انحاء مختلف به اين جامعه عرضه شده‌اند.
 
روندهاي ديني در جمهوري آذربايجان
جمهوری آذربایجان متشکل از اقلیت‌های نژادی و مذهبی مختلف از جمله روس‌ها، ارامنه، لزگي‌ها، آوارها، اكرايني‌ها، تاتارها، يهوديان، تالش‌ها، ترك‌ها، گرجي‌ها، كردها، اودين‌ها وآذري‌ها است. در بین اقوام ساکن در آذربایجان، آذری‌ها بیشترین تعداد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. مذهب تشیع در سرزمین ‌آذربایجان همزمان با ایران، در دوره صفویه گسترش یافت و به صورت مذهب اکثریت مردم در آمد. در حال حاضر ۷۵ تا ۸۰ درصد از مردم جمهوری آذربایجان را مسلمانان و ۷۰ تا ۷۵ درصد از کل جمعیت کشور را شیعیان تشکیل می‌دهند.[1]‍ هرچند مردم آذربايجان با وجود سال‌ها زندگي زیر سلطه تزارها و کمونيست‌ها بخش‌هایی از هویت فرهنگی و دینی خود را حفظ کرده‌اند، ولی مسائل فرهنگي و ديني تحت تاثير تزاريسم و سوسياليسم وكمونيسم ادعائي در دو قرن اخير با چالش‌هاي جدي مواجه شده است.
ابتدا در دوران امپراطوري روسيه در سال‌هاي 1917-1828 و سپس در دوران شوروي تا سال 1990هویت دینی شهروندان آذربایجان دچار صدمات جبران ناپذیری شد. رژیم کمونیستی با رویکردی آته‌ئیستی در فرآیند آسیمیلاسیون و استحاله شهروندان با هدف محو تمامی‌تعلقات دینی، سیاست‌های ضددینی سرسختانه‌ای را اعمال می‌نمود. قتل عام هزاران نفر از علمای دینی و دینداران، تخریب مساجد، مدارس و کتابخانه ها و ممنوعیت تدریس علوم دینی و قرآن از جمله اقدامات ضد دینی حکومت شوروی برای ریشه کن کردن مذهب در آذربایجان بود. كسب استقلال آذربایجان در سال 1991 و تشکیل دولت ملی، برای اکثریت مسلمان این سرزمین فرصت مناسبی بود تا از تنگنای نظام ضددینی شوروی بیرون آیند. ولی مقامات این جمهوری تازه استقلال یافته، بدون در نظر گرفتن عقاید اکثریت مردم و ابراز اشتیاق آنها به هویت مذهبی خود، و با نادیده گرفتن امتزاج عقاید و شعائر مذهبی با آداب و سنن ملی مردم در طول تاریخ، قانون اساسی جدید را تحت تاثیر آموزه‌های كمونیستی بر اساس دو اصل لائیسم (دنیوی بودن) و سكولارسیم (جدایی‌ دین از سیاست) تدوین و تصویب کردند.
بر اساس بند 1 اصل 7 قانون اساسی جمهوری آذربایجان «دولت آذربایجان، دموكراتیك، حقوقی، دنیوی و یونیتار است» همچنین در بند اول ماده 18 به جدایی دین و دولت اشاره و تصریح شده است: «درآذربایجان دین و دولت از هم جداست و تمام عقاید دینی در برابر قانون یكسان است». بند 2- ا صل 48 تصریح می کند‌: «هركس حق نگرش مستقل به دین، اعتقاد به هر دینی بصورت فردی و یا جمعی،عدم اعتقاد به هیچ دینی و همچنین بیان و انتشار اعتقاد دینی خود را دارد.»[2] با در نظر گرفتن جدایی بیش از 150 ساله مسلمان قفقاز از کانون‌های علمی اسلامی و عملیات دین زدایی خشونت آمیز نظام کمونیستی و اجرای برنامه‌های دراز مدت فرهنگی- تبلیغی برای بد بین ساختن مردم به دین و دینداری بویژه نسبت به تشیع، مصالح عمومی و منافع ملی ایجاب می کرد که حکومت نوپا در جمهوری آذربایجان، همانند دولت‌های جدید التاسیس در جمهوری‌های تازه استقلال یافته مسیحی، تمهیدات لازم را برای بازیافت هویت مذهبی مردم فراهم کند و بدینوسیله به تکوین هویت ملی کمک نماید.
ویکرد دنیوی و سکولاریستی نظام سیاسی و حکومتی جمهوری آذربایجان وعدم حمایت از دین اکثریت مردم فضا را برای پیدایش عقاید و فرقه‌های انحرفی مساعد ساخت. نا آشنایی عامه مردم با معارف دینی به علت 70 سال حاکمیت کمنیستی با ماهیت ضددینی و فقر و نا امنی و مصائب ناشی از مناقشه‌های قومی، اشغال یک پنجم سرزمین مسلمانان توسط ارامنه و آواره و بیچاره شدن مردم ساکن نواحی اشغالی، فرصت مناسبی را برای سلطه جویان سیاسی و مذهبی وابسته به قدرت‌های بیگانه و دشمن فراهم نمود تا عناصر و عوامل خود را تحت عنوان اقدامات بشر دوستانه به این جمهوری گسیل کنند. این عناصر حرفه‌ای با سوء استفاده از ناآگاهی، کم تجربگی و فقر و درماندگی مردم و غفلت دولت مردان به تاخت و تاز و تاراج باورهای سنتی مردم پرداختند تا فضا را برای اربابان استعمارگر خود فراهمتر کنند. جوانان آسیب پذیرترین بخش از مردم بوده و هستند که به دام مسیونرها خارجی و مبلغان فرقه‌های انحرافی می افتند.
 
وهابیت
وهابیون به عنوان گروهی از میسیونرهای بیگانه با استفاده از فضای بکر دینی و عقیدتی جمهوری آذربایجان وارد این کشور شدند. مبلغان این فرقه‌از سال ‪ ۱۹۹۵میلادی به بعد به تبلیغ وهابیگری و تخریب سایر مذاهب اسلام به ویژه تشیع پرداختند. پیروان فرقه وهابی رفته رفته فعالیت خود را درجمهوری آذربایجان گسترش دادند و به صورت سازمان یافته و ریشه‌ای کار تبلیغی و شستشوی مغزها در این کشور رها شده از کمونیسم را ادامه دادند. وهابيت به عنوان فرقه‌اي با باورهای منحط و قشری، توسط «محمدبن عبدالوهاب» برپایه شاخه حنبلی مذهب تسنن در قرن هجدهم میلادی شکل گرفته است و در دويست سال اخير جنگ‌ها و خونريزي‌هاي بسياري را در بين مسلمانان از جمله در افغانستان و پاکستان سبب شده است. سرمنشأ اصلی این فرقه در عربستان قرار دارد. مسجد ابوبکر در شهر باکو که با کمک‌های مالی و پشتیبانی سیاسی ـ فرهنگی عربستان و کویت احداث شده بود به مرکز فعالیت ها و برنامه‌های این فرقه در جمهوری آذربایجان تبدیل شد.در راس این مسجد و مرکز تبلیغی شخصی بنام قامت سلیمانوف قرار داشت که تبعه جمهوری آذربایجان و تعلیم دیده در عربستان سعودی است و تحت حمایت سفارت سعودی برنامه ها و فعالیت‌های این جریان را در باکو هدایت می کند.[3] از آنجا که اتباع سنی جمهوری آذربایجان عموما از اقوام غیر آذری هستند و در مناطق حاشیه‌ای این جمهوری سکونت دارند، فرقه‌ وهابیت نیزاغلب در بین گروه‌های سنی این مناظق امکان رشد دارد. هر چند باکو و برخی شهرهای جدیدالتاسیس مثل سومقایت که از مهاجران شکل گرفته، سکنه سنی مذهب نیز دارند. با این حال، اقلیت سنی مذهب آذربایجان که بیشتر در مناطق شمالی این کشور در شهرستان‌های زاکاتالا، بالاکن، قوسار، قوبا و... سکونت دارند و از گذشته با جمهوری‌های خودمختار جنوب روسیه در قفقاز شمالی درارتباط هستند، شرایط مساعدتری برای رشد فرقه وهابیت و امکان حمایت و تغدیه از نواحی داغستان و چچنستان روسیه را دارا می باشند.اهل تسنن که حدود 25 درصد از جمعیت مسلمانان را تشکیل می‌دهد، در صورت عدم نفوذ و توطئه وهابیون، تهدید جدی برای دولت آذربایجان و جامعه شیعیان به حساب نمی آیند، لکن بالا بودن احساسات قومی‌در میان اقوام ساکن قفقاز و آذری نبودن اغلب سنی‌های ساکن مناطق حساس مرزی، سبب شده است که تحرکات ضد شیعی وهابیون خطر رودرویی و مناقشات خشونت آمیز بین پیروان تشیع و تسنن را پدید آورد، چنانکه برخورهای متفرقه نیز رخ داده است. از این رو به نظر می رسد باکو اخیرا متوجه خطر وهابیت شده و فعالبت آنها را تحت نظر گرفته است.حمايت‌هاي آمريکا و رژيم صهيونيستي از فرقه وهابيت عامل اساسي ديگري در گسترش اين فرقه در آذربايجان است. ترس از تشکیل حکومتی شیعی در همسایگی جمهوری اسلامی ایران با توجه به مشترکات دینی، فرهنگی و تاریخی بین دو کشور باعث شده است تا هر چه بیشتر برای ایجاد شکاف و تفرقه بین این دو ملت تلاش کنند. قدرت‌های سلطه گر بویژه آمریکا در منطقه استراتژیک و حساسی چون قفقاز با حمایت از گروه‌های انحرافی مثل بهائیت و وهابیت بدنبال رسیدن به اهداف و مقاصد شوم و منفعت طلبانه خود هستند. محورها و قالب‌های اصلی فعالیت وهابی‌ها در جمهوری آذربایجان را که به دو فرقه «جامعه ابوبكر» و «جماعه ‌الحق» تقسيم شده‌اند، می‌توان در موارد زیر دسته‌بندی کرد:
۱. فعالیت‌های تبلیغی در مساجد و مراکز دینی.
۲. فعالیت در حوزه توزیع و فروش کتاب و انواع منشورات در قالب تاسیس کتاب فروشی و عرضه لوازم التحریر.
۳. جذب و تربیت طلاب علوم دینی.
۴. اعطای بورس به متقاضیان و علاقمندان تحصیل در دانشگاه‌های عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی.
۵. دایرکردن کلاس‌های آموزشی قرآن و عقاید در نقاط مختلف.
۶. حضور فعال در سطح دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با اشکال مختلف.
۷. راه اندازی مراکز فروش و تجارت کالا با گرایش تبلیغی.
۸. ورود در برخی مشاغل خدماتی از جمله تاکسی‌رانی با رویکرد ترویج و تبلیغ وهابیت.

فرقه شاهدان یهوه
شاهدان یهوه یکی از فرقه‌های ضاله مسیحیت است که در قرن هیجدهم میلادی توسط «چارلز تيز راسل» آمريكا یی تاسیس شده است. و بر پایه آمار منتشر شده درسال 2007 بیشتر از ۷ میلیون نفر پیرو این شاخه از دین مسیحیت بوده‌اند که در مجله‌ای به نام «برج دیده بانی» نظرات و عقاید خود را براساس کتاب مقدس، منتشر می‌کنند. این مجله به ۱۸۵ زبان دنیا از جمله فارسی و در تیراژ تقریبی ۴۲ میلیون نسخه منتشر می‌شود.فعالیت این فرقه حتی در کشورهای اروپایی نیز غیرقانونی است. دوره معاصر «شاهدان یَهُوَه» در دهه ۱۸۷۰ آغاز شد. در ابتدا،‏ آنان را شاگردان كتاب مقدس می‌نامیدند. لیكن در سال ۱۹۳۱،‏ آنان نام «شاهدان یَهُوَه» را كه بر اساس كتاب مقدس بود برای‌ خود اختیار كردند. «سازمان شاهدان یَهُوَه»,‏ با تعداد نفرات كمی‌ آغاز به كار كرد و امروزه به چند میلیون شاهد افزایش یافته است كه در بیش از ۲۳۰ كشور مشغول تبلیغ می‌باشند.
اكثر جماعات «شاهدان یَهُوَه،»، سه بار در هفته تشكیل جلسه می‌دهند. جلسات در مکانهایی با نام تالار ملكوت برگذار می شود. شركت در جلسه برای‌ عموم آزاد است.هر جماعت، دارای‌ پیران یا سرپرستانی هستند که مسئول آموزش می‌باشد.هر سال «شاهدان یَهُوَه» همچنین مجمعها و كنگره‌های‌ بزرگی‌ برگزار می‌كنند. تعمید شاگردان جدید بخشی‌ معمول و همیشگی‌ از برنامه هر مجمع و یا كنگره است.[4] این فرقه منحط مسیحی، در اروپا و آمریکا بسیار فعال بوده، عده بسیاری را از ایمان راستین مسیحی گمراه میسازند. آنها اغلب به صورت مستقیم به درب خانه ها مراجعه نموده و سعی در اغفال مردم مینمایند.
«فرقه ميسيونري شاهدان يهوه» در سال ‪ ۱۹۹۹ميلادي در كميته دولتي امور تشكلهاي ديني جمهوري آذربايجان ثبت رسمي شده و مجوز ادامه فعاليت آن در اين كشور در سال ‪ ۲۰۰۲ ميلادي صادر شده است. در اسناد رسمي، موسس اين فرقه در جمهوري آذربايجان يك شهروند روسي‌تبار معرفي شده ولی رهبر اصلی آن «روبرت دلاخوئه» تبعه هلند است. فرقه «شاهدان يهوه» تبليغات خود را بيشتر در ميان بانوان و نوجوانان آذري انجام مي‌دهند و بيشتر افراد جذب شده به این فرقه كه هر هفته يك بار از شهرهاي سومقايت، مينگچوير و گنجه براي حضور در همايش اين فرقه به باكو وارد مي‌شوند، از اقشار تهيدست هستند.[5] در اردیبهشت ماه سال جاری نیروهای امنیتی و انتظامی شهر لنکران با همکاری مأمورین نمایندگی کمیته امور دینی آذربایجان با برگزاری عملیاتی یکی از ساکنان لنکران را به اتهام تبلیغ غیر قانونی فرقه «شاهدان یهوه» بازداشت کرده‌اند.
در سالهای گذشته نیز چندین نفر از مبلغان فرقه ضاله «شاهدان یهوه» که توسط ماموران وزارت کشور جمهوری آذربایجان در شهرستانهای گنجه، آغستافا در شمالغرب این کشور[6] و آستارا در مرزایران [7] دستگیر شده بودند، فقط به پرداخت جریمه نقدی محکوم شدند. از این افراد صدها کتاب و لوح فشرده مروج فرقه ضاله شاهدان یهوه کشف و ضبط شده بود. هرچند دولت جمهوری آذربایجان چندین بار مبلغان این فرقه را به علت تشکیل جلسات غیر قانونی بازداشت کرده است ولی با توجه به گسترش روز افزون فعالیت‌های این فرقه به نظر می رسد دولت اقدام جدی برای مقابله آن نمی کند.

نورچی‌ها
فرقه «نورچی‌ها» نیز با استفاده از جو موجود و با حمایت‌های خارجی توانسته است تعدادی ازجوانان را جذب کند. اشاعه جريان «نورچي ها» که از فرقه‌های مذهب تسنن است و در اغلب اوقات از آن به عنوان اسلام علمي نام برده مي‌شود، در آذربايجان از سرعت بسياري برخوردار است. «فتح‌اله گولن» يكي از نظريه‌پردازان شاخص اين جريان و رهبر فعلی آن تبعه ترکیه و ساکن آمریکا می باشد. پس از استقلال آذربایجان از شوروي، سیل ورود طرفداران وی به این کشور آغاز شد. هم اکنون شعبه اداره دیانت ترکیه بطور رسمی‌در باکو فعالیت دارد. علاوه بر انتشار روزنامه زمان چاپ ترکیه به زبان آذری، تعدادی از رسانه‌های داخلی آذربایجان از جمله کانال تلویزیونی و خبرگزار سایبری خزر به تبلیغ و اشائه آیین‌های خرافه محور این فرقه می پرداند.
دانشگاه خزر بعنوان یکی از مراکز عمده آموزش عالی آذربایجان از آموزشگاه‌های اقماری این فرقه می باشد. بنابه اعتراف برخی از رسانه‌های آذری حتی عنوان اختصاری این دانشگاه که با حروف لاتینی f-g مشخص شده بر گرفته از حروف اول نام و نام خانوادگی فتح اله گولن رهبر فرقه نورچی‌ها در ترکیه می باشد.[8] پیروان این فرقه با تدریس علوم الهی و توجه به مسائل آموزشی موفق به جذب هواداران بسیاری شده و در بین قشر دانشگاهی و جوان آذری نفوذ کرده‌اند.

فعالیت‌های گروه‌های مسیونری مسیحی و یهودی
گروه‌های مسیونری مسیحی و یهودی در سایه آزادی فعالیت‌های دینی ـ مذهبی و ثبت قانونی بر اساس قانون اساسی نفوذ قابل توجهی در جامعه آذربایجان داشته‌اند. فعالیتهای تبلیغاتی مسیونرهای مسیحی در این کشور گسترده است.علاوه بر فرقه «شاهدان یهوه» به عنوان آیینی انحرافی از دین مسیحیت، فرقه‌های دیگر میسیونری نیز در این کشور فعالیت می کنند. اولین گروه میسیونرهای مسیحی مبلغان کلیسای آمریکایی «greater grace world outreach» بودند. در سال 1991 گروهی متشکل از 12 کشیش، اجلاس دینی آذربایجان را تحت عنوان «جمعیت بیبلیای باکو» به ریاست «جون پالمر»، در این کشور تشکیل داده و ثبت قانونی کردند. بعد از مدتی «موسسه باکو- بیبلیا» را ایجاد کرده و اقدام به انتشار روزنامه‌های «مژده» به زبان آذری و «بلاگودات» (بخشش) به زبان روسی نمودند.
 رهبر این گروه، کشیش «سیرویو ماتی» در دهه‌های 80 – 70 میلادی بارها به منطقه آذربایجان سفر کرده و به علت تبلیغات دینی از کشور اخراج شده بود. اهداف موسسه مذکور عبارت بود از: تبلیغ مسیحیت با هدف مسیحی سازی آذربایجان، قداست زدایی از اسلام از طریق تحلیل و تحریف مفاهیم دینی، تربیت مبلغان دینی و ایجاد جمعیت تعمید دهندگان آذربایجانی وهمچنین ایجاد مرکز عملیاتی در آذربایجان با هدف نفوذ در ایران، ترکیه و آسیای مركزي.  این موسسه با هدف تربیت مسیونرهای آذری آنان را برای شرکت در کورس‌های مختلف آموزشی وکسب تجربه به آمریکا اعزام می نمود.
حوزه فعالیت این گروه را اردوگاه‌های آوارگان مستقر در شهرهای باکو، گنجه، قوبا، اسماعیللی، لنکران، ایمیشلی و صابر آباد تشکیل می‌دادند. از دیگر فعالین میسیونری می‌توان فرقه «حیات سوزو» (کلمه حیات) وابسته به کلیسای شهر اوپاسالای سوئد، «اومود سسی» (صدای امید) تشکیلات بین‌‌المللی ویژه برای تبلیغ مسیحیت در میان مسلمانان، گروه «گیدئون قارداشلقی» (برادران گیدئون) مبلغان مسیحیت در میان نیروی نظامی و ارتش و «WorldWision» شاخه‌ای از تشکیلات بین‌‌المللی مسیحی و تامین کننده مالی فعالیت‌های میسیونری نام برد.[9]
 از فعالترین تشکیلات مسیحی بنیاد «سوروس» است که توسط «جورج سوروس» شهروند آمریکایی یهودی‌تبار و با دارا بودن شعبه‌های متعدد در کشورهای مختلف جهان هدایت می‌شود. بنیاد «سوروس» در کنار تبلیغ مسیحیت به اقدامات عام‌المنفعه مختلفی در این کشور دست می‌زند. کمک به خانواده‌های مستمند به ویژه آ‌وارگان جنگی قره‌باغ، انجام پروژه‌های بهداشتی و آموزشی (ازجمله ‌آموزش‌های دینی مسیحیت، رایانه و زبان انگلیسی) و توانمندسازی جامعه زنان شیعه آذری در جهت مشارکت و ایفای نقش بیشتر در عرصه‌های مختلف اجتماعی ـ مدنی فعالیت‌های شبکه‌ای و متصل به هم توسط این بنیاد است که موفقیت‌هایی نیز در پی داشته است. تاکنون در جامعه محدودی مانند آذربایجان ۵۰۰۰ نفر به دین مسیحیت گرویده‌اند.[10]
 یهودیان آذربایجان رامی‌توان به دو گروه تقسیم کرد. اشکنازی‌ها و یهودیانی که منشاء ایرانی (سفارادی) دارند.. یهودیان ایرانی هم‌چنین به عنوان یهودیان کوهستان (Cacusasian) معروف بودند. آن‌ها خود را با مسلمانان تات (Tat) زبان وفق داده‌اند اما هنوز یهودی مانده‌اند. از این تعامل، زبانی پدیدار گشت که تبدیل به گویش Judo-Tat شبیه فارسی - یهود گشته است.[11] بعد از فروپاشی شوروی فضای مناسبی برای گسترش فعالیت‌های جامعه یهودیان و همچنین نفوذ صهیونیست ها به این کشور فراهم شد. روابط میان جمهوری آذربایجان و دولت غاصب اسرائیل در سال 1377 و در زمان ریاست جمهوری حیدر علی اف آغاز شد. با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی آذربایجان در منطقه و همینطور منابع عظیم نفت و گاز این کشور، سران این رژیم نفوذ هر چه بیشتردر داخل آذربایجان را مورد توجه قرار داده‌اند. اقداماتی مانند تاسیس انجمن صهیونیستی بنام «انجمن بین‌‌المللی آذربایجان اسراییل» (AZİZ)  توسط مهاجران یهودی جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی و تاسیس «گنگره آذربایجانی‌های یهودی» با همکاری دولتین اسرائیل و آذربایجان در کشور آذربایجان، در جهت توسعه روابط دوستانه انجام گرفته است.
در سالهای اخیر روابط دوستانه و فعالیت‌های مشترک اسرائیل و آذربایجان گسترش چشمگیری داشته است. در این میان، زمینه فعالیت‌های رژیم صهیونیستی در خاک این کشور قابل تامل است. برخی منابع غیر رسمی از واگذاری 7000 واحد مسکونی به یهودیهانی خبر می‌دهند که قرار است از سایر کشورها و فلسطین اشغالی به باکو مهاجرت نمایند. چندي پيش نیز روزنامه «يني مساوات» فاش ساخت كه رژيم صهيونيستي درصدد يهودي سازي قسمت‌ها سنتي شهر باكو است كه داراي مساجد و اماكن تاريخي و مذهبي می باشد. ساخت چندین کنیسه و مدارس یهودی در آذربایجان در حالی که فعالیت مراکز دینی مسلمانان در این کشور روز به روز محدودتر می شود، نشان دهنده میزان نفوذ یهودیان در دستگاه حکومتی این کشور است.
يهودیان با نفوذ در دستگاه حکومتی عرصه را بر مسلمانان تنگ کرده اند و با هدف ممانعت از گسترش اندیشه اسلامی و شیعی وگسترش نفوذ خود در این مملکت اسلامی با قداست زدایی از اسلام به مقابله با فرهنگ دینی می پردارند. مسلما نقش اسرائیل در تحریک دولت آذربایجان برای مقابله با فرهنگ اسلامی‌در این کشور غیر قابل انکار است. چنانچه رسانه‌هاي باكو در تحلیل تنش میان دولت علی اف با گروههای اسلامی بعد از میزبانی باکو از شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي در سال 87 از قول يك تحليلگر مستقل نوشته‌اند: «سياست ضد مذهبي دولت جمهوري آذربايجان بعد از گسترش دوستي باكو با تل‌آويو دنبال شد».‍[12]

نتیجه‌گیری جمهوری آذربایجان، تحت تاثیر تحریکات قدرت‌های بیگانه، آگاهانه یا نا‌آگاهانه، با سرکوب عقیدتی اکثریت مردم و اقداماتی مانند تخریب یا تعطیلی مدارس علوم دینی و مساجد، انتشار بخش‌هایی از کتاب موهن "آیات شیطانی"، توهین به ساحت پیامبر(ص)، ممانعت از فعالیت مومنین در مساجد، حذف درس معارف دینی، تلاش برای ممانعت از برگزاری مراسمات دینی، لایحه منع حجاب، ایجاد جو پلیسی و دستگیری گسترده اعضای حزب اسلام در روزهای اخیر و ارعاب و تهدید متدینین، در واقع اراده اکثریت را تحت الشعاع اراده گروه محدودی قرارداده است. در شرایط کنونی که ملت‌های منطقه مثل ملت ترکیه که سالها سنگ لائیسم و سكولارسیم را به سینه می زد، در جستجو و بازگشت به هویت تاریخی و دینی خویش بر آمده‌اند، سیاستهای ضد دینی دولت جمهوری آذربایجان را می‌توان شنا خلاف جهت آب تعبیر کرد.
لازم است دولت جمهوری آذربایجان برای تقویت وحدت ملی خود، مشترکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی مردم را تقویت نماید. در واقع بهتر بود که آذربایجان به همان نسبتی که از تفکرات کمونیستی شوروی تاثیر پذیرفت، اینک نیز سیاست‌های دینی روسیه را مورد توجه قرار می‌داد. کشور روسیه به عنوان کانون تفکر کمونیستی ، اینک با حمایت از کلیسا ها و احیای مراکز مذهبی، سیاست جدیدی را در جهت حمایت و ترویج مذهب ارتدکس به عنوان مذهب اکثریت مردم در پیش گرفته است. هرچند آذربایجان متاثر از رگه‌های کمونیستی و رودر روی با مشکلات کنونی است ولی دینگرایی شیعی در این کشور به اندازه‌ای ریشه‌دار است که شرایط دشوار این مذهب باعث نابودی آن در کشور نمی‌شود، ولی مسلما صدمای جدی به آن وارد خواهد آورد. دولت آذربایجان باید با در نظر گرفتن خواست ملی رابطه خود را با اعتقادات دینی و هویت بومی ملت خویش ترمیم کند.

منابع
 1. الیاس واحدی - تشیع در جمهوری آذربایجان
http://www.abna.ir/data.asp?lang=&id=177140
2. قانون اساسی جمهوری آذربایجان
3. سياست جديد وهابيت در آذربايجان
http://kheimehnews.com/vdca.unuk49nio5k14.html
4. سایت رسمی شاهدان یهوه
 
http://www.watchtower.org/pr/rq/article_14.htm.
В Баку совершена полицейская облава на офис христианской5. секты «Свидетели Иеговы» 26 декабря, 2006
http://news.day.az/society/67047.html
6. تبلیغ کنندگان غیر قانونی فرقه "شاهدان یهوه" درغرب آذربایجان دستگیر شدند
http://wap.trend.az/fa/1678082.html 
28.04.2010 
7.  فعالیت فرقه ضاله شاهدان یهوه در آستارا  - ۱۰ مرداد ۱۳۸۹ 
http://www.tabnak.ir/fa/news/111712
8. گزارشی تفصیلی از اسلام ستیزی در آذربایجان! - 19 اسفند 1389http://www.almoqawama.org/?a=content.id&id=15104 
9. الچین عسگراف(1997)- «تشکیلات مسیونری مسیحی در آذربایجان : تخریبات سیاسی، معنوی و ایدئولوژیکی» - اداره دولتی انتشارات کتاب باکو – صفحه 22 – 10
10. الياس واحدي، تشیع در جمهوری آذربایجان -
http://www.abna.ir/data.asp?lang=1&id=177141
11. انجمن کلیمیان تهران
http://www.iranjewish.com/worldyahood/Azerbaijan.htm  
12. مذهب هراسي در باكو. ۱۳ آبان. ۱۳۸۸
 
http://www.islamtimes.org/vdciv5az.t1a5r2bcct.html

نويسنده: زهرا شريفي